English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 82 (8247 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
separable accretions and benefits U نمائات و منافع منفصله
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vesture U منافع و نمائات زمین
the profits and accretions which are an U منافع و نمائات متصله مال
original and derivative estate U اصل مال یا نمائات یا منافع ان
invisible hand U فرد در تعقیب منافع شخصی خود بطورخودکار به حداکثر کردن منافع جامعه کمک میکند
accession U نمائات
emblements U نمائات
accessories U نمائات منفصل
attachments U نمائات متصل
accessory U نمائات و نتایج
usufruct U حق استفاده از عین و نمائات
realty U دارایی غیرمنقول و نمائات و منضمات ان
quicquid plantatur solo , solo cedit U منضمات و نمائات زمین متعلق به ان است
revenue U منافع
perquisite U منافع
earnings U منافع
perquisites U منافع
fictitious dividens U منافع موهوم
fictious dividened U منافع موهوم
windfall gains U منافع اتفاقی
mutual interests U منافع مشترک
net benefits U منافع خالص
harmony of interests U سازگاری منافع
private benefits U منافع خصوصی
public benefits U منافع عمومی
public interest U منافع عمومی
tangible benefits U منافع مرئی
spillover benefits U منافع خارجی
public interest U منافع عامه
pure interest U منافع خالص
economic interest U منافع اقتصادی
harmony of interests U هماهنگی منافع
conflict of interest U برخورد منافع
vested interests U منافع مقرره
capital gains U منافع سرمایهای
unions U اشتراک منافع
union U اشتراک منافع
benefit spillovers U نشر منافع
class interests U منافع طبقاتی
vested interest U منافع مقرره
conflict of interest U تضاد منافع
self regard U حفظ منافع شخصی
valuation of benefits U ارزش گذاری منافع
social security benefits U منافع تامین اجتماعی
solidarity U اشتراک منافع ومسئولیتها
windfall gains U منافع باد اورده
undistributed earnings U منافع تقسیم نشده
undistributed earnings U منافع توزیع نشده
rent U مال الاجاره منافع
beneficial ownership U مالکیت به نسبت منافع
gains from trade U منافع حاصل از تجارت
emblements U منافع حاصله از زمین
tangible benefits U منافع مشهود فواید عینی
it is p to our interests U برای منافع مازیان اوراست
explees U اجاره بها یا منافع زمین
emblements U منافع حاصله اززمین مزروعی
measurement of benefits and costs U اندازه گیری منافع و هزینه ها
protection and indemnity club U باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
pray in aid U دعوی مطالبه منافع ناشی ازمحتویات یک سند
shifting use U مالکیت منافع زمین با درج شرط به نفع ثالث
severalty U مالکیت انفرادی منافع زمین اجاره داری انحصاری
p&l club U club indemnity protectionand باشگاه حفظ منافع و جبران خسارت
saving U خودداری ازمصرف وجوه عدم تقسیم منافع و افزودن ان به سرمایه
apportionment U افراز سرشکن کردن هزینه به چندسال به نسبت منافع حاصله در هر سال
profits a prendre U درCL عامل در حق علف چر وسایر منافع حاصله از زمین هم ذیحق میشود
intervener U در CL علت وروددعوی ثالث ممکن است نفع شخصی یا لزوم حفظ منافع جامعه باشد
leases U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
lease U در Cl به معنی اخص به عقداجارهای که موضوع ان عین یا منافع اراضی باشد اطلاق میشود و الزاما" باید با سندکتبی برقرار شود
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
unfriendly act هر نوع عملی که از یک دولت سر بزند و دولت دیگر در آن ضرری نسبت به منافع خود مشاهده کند
dedication U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
dedications U اهداء کردن اهداء وقف بر مصالح عامه اختصاص اموال خصوصی جهت مصارف و منافع عمومی
contra preferentum rule U درصورت گنگ بودن متن قرارداد بنحوی تعبیر میگرددکه حداقل منافع نویسنده قرارداد را دربر داشته باشد
consuls U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
consul U نمایندهای است که از کشوری به کشوردیگر اعزام میشود تا مصالح و منافع شخصی و تجاری اتباع کشور متبوع خود را درکشور مرسل الیه حفظ کند سر کنسول
estate in common U درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
term U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
termed U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
terming U مدت استمرار تصرف مال غیرمنقول مدت تمتع از منافع مدت محدودی که یک دادگاه جهت طرح و فصل دعاوی تشکیل داده است
capital gain U منافع حاصل از فروش یاتعویض اقلام دارایی به قیمتی بیش از ارزش دفتری اضافه ارزش سرمایه سرمایه باز یافته
totalitarianism U سیستم حکومتی که در جمیع شئون زندگی فردی افراد یک ملت دخالت کرده ان را تابع برنامه کلی دولت می سازدکه این برنامه ممکن است درجهت منافع یک فرد یا یک گروه یا یک طبقه و یا کل اجتماع تنظیم شده باشد
international labour organization U سازمان بین المللی کار سازمانی که در جوار جامعه ملل تاسیس شد و در سال 6491 به سازمان ملل پیوست و هدف ان بهبودبخشیدن به شرایط کار ازجنبه ها مختلف و حمایت ازکارگران و منافع ایشان میباشد
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com